تابستان است...
لبانت ترک باز میکند...
سراب تو را صدا میزند..و تو مات ماتی...
حالا بیا حال و هوای واژه ها را عوض کنیم..
جای تابستان تو نیستی بگذار...
ترک را تنهایی..
و سراب را خیال حضور تو...
حالا نوبت من است:
مات مات مات...نبودنت
تابستان است...
لبانت ترک باز میکند...
سراب تو را صدا میزند..و تو مات ماتی...
حالا بیا حال و هوای واژه ها را عوض کنیم..
جای تابستان تو نیستی بگذار...
ترک را تنهایی..
و سراب را خیال حضور تو...
حالا نوبت من است:
مات مات مات...نبودنت
این نظر توسط دریا در تاریخ 1392/03/11 و 23:53 دقیقه ارسال شده است | |||
بی تو بودن را معنا می کنم با تنهایی و آسمان گرفته
آسمان پر باران چشم هایم بی تو بودن را معنا می کنم با شمع , با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه بی تو بودن را چگونه میتوان تفسیر کرد وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است ؟ مرسی ،خیلی زیبا بود |
فلش پلیر نصب کن و موزیک رو گوش کن